سنت دعوت از میهمانان و سپریکردن ساعتهای مانده تا لحظه تحویل سال با حضور آنها امسال هم در هر شبکه به نوعی ادامه داشت و بهنظر میرسد سالهای آینده هم تکرار شود. در ماراتن تولید و اجرای برنامه نمیتوان بهطور دقیق گفت از میان اشکان خطیبی، زوج آزاده نامداری و فرزاد حسنی، احسان علیخانی و رامبد جوان کدام موفقتر بودند اما یک نکته قطعی است و آن اینکه مجری جوان شبکه 3میتوانست پاسخ انتقادهای یک تهیهکننده تلویزیونی را از برنامه خودش در راهروهای سازمان، روی آنتن تلویزیون و مقابل دیدگان حیرتزده مردم ندهد.
2- بازگشت احتمالی مهران مدیری در آینده نزدیک به تلویزیون بیتردید مهمترین خبری بود که مردم از زبان خود او در آخرین دقایق مانده به لحظه تحویل سال شنیدند. شاید این بازگشت ناگهانی زمینهساز آشتی دیگر کارگردانان طناز با آنتن تلویزیون و پررونقشدن بازار برنامههای طنز در سال 93شود.
3- تقریبا تمام برنامههای نمایشی تلویزیون در نوروز 93در مقایسه با برنامههای مشابه سالهای گذشته کم آوردند و به زحمت گلیم خود را از آب بیرون کشیدند. کافی بود بینندگان تلویزیون مثلا کلاهقرمزی 93را با تکرار کلاهقرمزی 92 از شبکه آیفیلم مقایسه کنند و درباره قوت و قدرت متنهای برنامه سال قبل نظر بدهند. کاش دوستان کلاهقرمزیساز به جای خلق شخصیتهای تازه، کمی بیشتر روی متن کار میکردند و با فیلمنامهای قویتر پروژه را کلید میزدند. متنی هم که برزو نیکنژاد برای «روزهای بد به در» سعید آقاخانی نوشته بود، در مقایسه با «دودکش» (در حال پخش از آیفیلم) همین نویسنده البته برای محمدحسین لطیفی آشکارا خیلی چیزها کم داشت. منوچهر هادی قافیه را در «خوب، بد، زشت» به ستارههای پرشمار و بازی کاریکاتوری برخی از آنها باخت و فلورا سام بار دیگر نشان داد همچنان در عرصه کارگردانی نیاز به تجربه کردن دارد. گرچه انصافا نمیتوان از عنوانبندی متفاوت «ما فرشته نیستیم» بیتفاوت گذشت.
4- اما در این میان سریال پایتخت3 بدونشک قهرمان بدون حرف و حدیث سیما در نوروز93 بود. سریال خوشساخت سیروس مقدم به لطف ذوق و خلاقیت محسن تنابنده، یکتنه تعطیلات را برای مخاطبان شیرین کرده بود. فیلمنامه قوی، بازیهای فوقالعاده با کارگردانی استادانه مقدم که حالا بهراحتی میتوان گفت، رگ خواب بینندههای سیما را بهدست آورده، عوامل اصلی موفقیت پایتخت3 بودند. تکیهکلامهای شخصیتهای پایتخت به دل مخاطبان چنان نشست که در هر دیدوبازدیدی این تکیهکلامها ورد زبان مردم بود. درمجموع باید اذعان کرد که این سریال گوی سبقت را با فاصله بسیار زیادی از دیگر رقبای خود ربود.نکته جالب اینکه 2بازیگر اصلی پایتخت 3(ریما رامینفر و مهران احمدی) از احتمال ساخته شدن قسمتهای بعدی با روی باز استقبال کردهاند اما مقدم سومین فصل پایتخت را آخرین فصل آن دانسته است.
5- از ابتدا هم قرار بود هیچکدام از سریالهای پنجگانه هنگام پخش با هم تداخل زمانی نداشته باشند و مخاطبان با خیال آسوده به تماشای آنها بنشینند اما از همان روزهای نخست این قرار رعایت نشد و مثلا پایتخت 3در قسمتهای ابتدایی تا 60و چند دقیقه هم پیش رفت. قسمت آخر این سریال هم 92دقیقه بود! کلاهقرمزی 93گاهی 45دقیقه بود و گاهی حدود 60دقیقه و همین باعث میشد برخی سریالها قربانی زمان نامناسب پخش شوند.
6- کسی میداند هدف از تولید برنامه «آقای گزارشگر» چه بوده است؟ تربیت گزارشگر تازهنفس برای شبکههای 3و ورزش؟ یافتن استعدادهای جدید؟ به رخ کشیدن توان مجریان و گزارشگران قدیمیتر یا نابود کردن استعدادهایی که با هزار امید و آرزو پا به عرصه یک رقابت گذاشته و ناامیدتر از همیشه به خانه برگشتهاند؟ برخورد یکیدو نفر از داوران برنامه و گزارشگران قدیمی با شرکتکنندگان صدای خیلیها را درآورد.
گزارشگری که هنوز هم در گزارشهای خود از عبارت «سوپر سیو Super Save» استفاده میکند، چطور میتواند از سیو گفتن یک جوان 20و چند ساله ایراد بگیرد؟ اصلا دانستن نام فلان بازیکن تیم سویا یا اسپورتینگ گیخون چه دردی از ما و دیگران دوا میکند؟ یعنی واقعا همه داوران این برنامه نام همه بازیگران دنیای فوتبال را از بر هستند؟ کاش فرصتی فراهم شود تا فقط یکبار یکی از گزارشهای زنده داوران این رقابت در معرض قضاوت مردم فوتبالدوست قرار بگیرد تا خیلی چیزها مشخص شود!